ایوان تو

خوش به حال بوته ی یاسی که در ایوان توست

می تواند هر زمان دلتنگ‌ شد بویت کند

توچرا

دیگران را اگر از ما خبری نیست،

چه باک؟ 

نازنینا،

تو چرا بی خبر از ما شده ای؟

👤 شهریار 

ماضی استمراری

همه گفتند که تو خنده کنان میرفتی...

خسته ام از تو و این ماضی استمراری!!!

تو

میروم

پیش از آنی کِه بِخواهی اَز کِنارَت میروم

تا بدانی عُذر ما را خواستَن کارِ تو نیست

بسیار سفر باید

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

گر پیر مناجاتست ور رند خراباتیهر کس قلمی رفته‌ست بر وی به سرانجامی

راز شب

شب چو بوسیدم لب گلگون او

گشت لرزان قامت موزون او

زیر گیسو کرد پنهان روی خویش

ماه را پوشید با گیسوی خویش

گفتمش : ای روی تو صبح امید

در دل شب بوسه ما را که دید؟

دکلمه احمدنجیم:

لینک دانلود:

دریافت

 

مادر دعا کن

مردن کفافم را نخواهد داد مادرجان!
این وادی الاموات هم دارالشفایم نیست
غمگینم و مشروب هم کاری نخواهد کرد
تریاک هم دیگر حریف دردهایم نیست

دلکمه احمدنجیم:

 

لینک دانلود :
دریافت

بی تو مهتاب شبی

 

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

دکلمه احمدنجیم: 👇

 

لینک دانلود:

http://bayanbox.ir/info/5348655112340327643

شهریار

ماگذشتیم وگذشت آنچه تو با ماکردی

تو بمان و دگران وای به حال دگران 

دلهره

نکند دست کسی دست تو را لمس کند...

کاش این دلهره اینقدر دل آزار نبود